یه دختر روشنفکرم

ساخت وبلاگ
امروز ازون روزاس که همه چی خوبه ازاول تااخرش قرار خبر خوب بشنوی..شب بعد ۵ ساعت خواب، صبح با خبر برنده شدن شروین تو گرمی از خواب بیدار شدم بعد این همه وقت که با خبرای غمگین روزو شروع میکردم حس عجیبی داشت انگار برام غریب بود...بعدشم خبر عفو خوردن دوستم ک روزها فکرم درگیرش بود..و بعدشم کنسلی کلاسام یه دختر روشنفکرم...
ما را در سایت یه دختر روشنفکرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haniehsamane بازدید : 68 تاريخ : سه شنبه 25 بهمن 1401 ساعت: 17:14

ازونایی بود ک نمیخواست تموم شهخواستم تبریک بگم بااین که نخوندم و همش خوابم میبرد شبا بانمره بالا پاس شدمم یتیتیتس دست دستتتت یه دختر روشنفکرم...
ما را در سایت یه دختر روشنفکرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haniehsamane بازدید : 77 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 19:22

حقیقتا نمیدونم چی بگم نمیدونم چرا یهو یاد این وبلاگ افتادم ، وبلاگی که سال 96 زدیم اومدم یه سر بزنم ببینم چخبره ، حالا میفهمم چقد دلم برا اینجا تنگ شده بود برا آدمای وبلاگ برای دوستایی که پیدا کردم یه دختر روشنفکرم...
ما را در سایت یه دختر روشنفکرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haniehsamane بازدید : 75 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 19:22

این روزا خیلی زیاد ساکتم خیلی زیاد فکر میکنم درباره ادما حرفاشون کاراشون...خیلی زیاد سعی میکنم اهمیت ندم و خیلی زیاد سعی میکنم شاد باشمولی تواین روزا خیلی سخته... خیلی سخت چشمامو بندم و شاد باشم انگار ک هیچی نشده خ سخت ادما فکر کنن خیلی زیاد ازت میدونن درصورتی ک هیچی نمیدونن... برمن سخت نیستا .. برام مهم نیست بقیه چی فکر میکنن یا چیا میدونن چطوری میشه کسی ک هیچی نمیدون ادا کن ۰ تا ۱۰۰ زندگیمو میدون و ب قولی قدیمی ترین رفیقمه؟نمیدونم شاید خودم نمیخام کسی بدونه...همه چی عوض شدهمیگن انتخاب بعدیت باعث میشه خسته شی ولی خب زندگی خب هزینه داره مگ ن؟اصلا اومدم چی بنویسم ک این شدحوصله ندارم هرچقد بیشتر ب این فکر میکنم ک چقد میتون ی دروغ گفتن اذیتم کن بیشتر بی حوصله میشمباید درس بخونم ولی خب حوصله ندارم چیزی نمیره تو ذهنمدلم میخاد پاشم لباس بپوشم دستکشامو دستم کنم ایرپادمو بزنم و برم بیرون قدم بزنم اهنگ گوش کنم و فکر کنم...( ک خب حوصله اینم ندارم)نیاز دارم ب فکر کردم درباره خودم .. واقعا کجای زندگی وایسادم؟ پلیر دسته اولم یا ن... چجور پلیریم تو این زندگی دلممیخاد چی بشم؟ چقد براش تلاش میکنمعمیقا خودمو نمیشناسم .. حتا خودمم دیگ‌نمیدونم اینی ک هستم چیه..ولی کی‌خودشو عمیقا میشناسه؟؟ اون روز تو اموزشگاه یکی از بچهای راهنمایی دیدم خوشحال شدم ولی ن مثل سابق این روزا همه چی عجیب...دلم سکوت میخاد بیشتراز قبل یه دختر روشنفکرم...
ما را در سایت یه دختر روشنفکرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : haniehsamane بازدید : 82 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 19:22